صفحه شخصی رضا مهیاری   
 
نام و نام خانوادگی: رضا مهیاری
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: ارشد
شغل:  مهندس ناظر
شماره نظام مهندسی:  103016044
تاریخ عضویت:  1389/03/13
 روزنوشت ها    
 

 اخلاق در عکاسی از فجایع و صحنه‌های تأثربرانگـــیز. بخش عمومی

6

"اخلاق در عکاسی از فجایع و صحنه‌های تأثربرانگیز"


در مورد آزمون ورودی به دانشکده عکاسی خبری نیویورک، یک لطیفه قدیمی وجود دارد، گفته می‌شود که یکی از سؤال‌ها این است:
اگر حق انتخاب داشته باشید که عکسی از یک رن و فرزندانش در حال غرق شدن در یک رود بگیرید و برنده جایزه پولیتزر شوید یا اینکه این قربانی‌ها را نجات بدهید، چه می‌کنید؟!
به این عکس نگاه کنید:

این عکس برنده جایزه پولتزر شده است و زوج جوانی را نشان می‌دهد که پسر دو ساله‌شان را در دریا از دست داده‌اند.
عکاس این عکس «جان ال گرانت» است. این عکس در کتاب عکس‌های برنده جایزه که توسط خبرگزاری آسوشیتد پرس منتشر شده است، چاپ شده است.حالا خود را جای پدر و مادری بگذارید که هم غم از دست فرزنـــــدشان را دارند و هم روز بعــــد باید عکسشان را در صفحات روزنامه‌های معروف و با شـــــــمارگان بالا ببینند و به طور ضمنی متهم به اهمال در مورد کودکشان شوند، آنها با این عکس متهم می‌شوند که نتوانسته‌اند، نظارت دقیقی بر فرزندشان اعمال کنند.بنابراین این عکس می‌تواند زاویه دیگری از دغدغه‌های اخلاقی کار خبری و عکاسی را به ما بنمایاند.
آیا روایت رخـــدادهای پیرامون با عکس، همیشه اخلاقی است؟
آیا باید از انعکاس بعضی چیزها علیرغم جذاب بودنشان برای جامعه خودداری کرد؟
تا چه حد یک عکاس حق دارد در شرایط سوژه‌های عکاسی‌اش مداخله کند؟
آیا در کار خبر و انتشار عکس باید قوانین محدودکننده‌ای اعمال کرد؟
آیا جایز است که حق عموم مردم برای دانستن و دیدن، باعث به خطر افتادن حریم شخصی افراد شود؟

ولیوبای هـــــوپر در قـــرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می‌زیست، او یکی از نخـــــستین کسانی بود که عکسبرداری از فجـــایع انسانی را سوژه کارها خود قرار داده بود. یکی از کارهای او عـــکاسی از قحطی بزرگ «مــــدرس» هنــــد بود.در آن زمان هــوپر، قحطی‌زده‌ها را به صورت گروهـــی به استودیوی خود می‌آورد و از آنها عــکس می‌گرفت.

بعضی عــــقیده داشتند که این کار هوپر در حکم بهره‌برداری غیراخــلاقی از رنج انسانهاست، اما برخی‌ هم بر این باور بودند که اینگونه عــکس‌ها باعث افزایش آگاهی مردم و در نهایت تخفیف مــــشکلات مردم می‌شود.اما زمانی که مشخص شد هوپر، بدون هیچگونه کمکی به این انسان‌ها، شامل دادن غذا یا کمک‌های پزشکی، آنها را از استـــــودیو به محل زندگی‌شان برمی‌گرداند، میزان یـــکدلی و همــــراهی با هوپر کاهش یافت.


در مورد این عکس قبلا در «یک پزشک» خوانده بودید، این عکس را کوین کارتر در سال ۱۹۹۳ گرفته بود.
در این عکس کودک نیمه‌جانی در نزدیکی یک مرکز امدادرسانی در ســــودان دیده می‌شود. در این عکس لاشخوری در نزدیکی کودک به انتظار مرگ او نــشسته است. گفته می‌شود که کارتر حدود ۲۰ دقیــــقه منتظر ماند تا لاشـــخور بال‌هایش را باز کند تا با گرفتن عکس در این لحظه، عکسش نمود بیشتری پیدا کند، اما وقتی که کارتر دید، انتظارش بی‌ثمر است، به گرفتن عکس در همین حالت رضایت داد. لاشخور را دور کرد و محل را ترک کرد. روز بعد هم او از سودان رفت.
این عکس باعث آگاهی جهانیان از آنچه در سودان می‌گذشت، شد، اما در عین حال باعث در گرفتن بحث‌هایی در مورد محدودیت‌های عکاسی و چرایی عدم یاری‌رسانی عکاس به کودک شد.در ان زمان «سن پترسیورگ تایمز» در مورد این عکس نوشـــت که عکاس با تنظیم دقیق لنز و انتظار بیست دقیقه‌‌ای‌اش، در حکم لاشخور دومـــی در صحنه بود.
کارتر دو ماه بعد از گرفتن جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۴، خودکشــــی کرد!

حالا به عــــکس دیگر نگاه کنید که «روهانی رابین» در سودان در سال ۱۹۹۸ گرفته است. در آن زمان دولت ســــودان، اجازه ورود کمک‌های بین‌المللی را داده بود. رابیـــن این عکس را در پایین اردوگاه «اجـــیپ» گرفته بود، جایی که روزانه ۱۰۰ نفر، مــی‌مردند.

در عکس مردی غذای کودک قـــحطی‌زده را برداشته و در حالی که کودک چهار دست و پا به او می‌نگرد، در حال دور شـــدن است. عـــکاس اینجا باز هم ترجیح داده بود که با گرفتن عـــکس، حقیقت را روایت کند و نقش یک پـــلیس یا امدادرسان را برعـــهده نگیرد.
در سال ۱۹۸۹، در ورزشگاه هیــــلزبورو در شفـــلید انگلیس فاجعه‌ای رخ داد. ۹۶ نفر مردند و ۷۶۶ نفر مجروح شدند. خیلی‌ها به خاطر لــــه شدن در اثر فشـــار جمعیت مردند.


آیا این عکس‌ها ناراحت‌کننده باید منتشــــر می‌شدند؟

این عکس در سال ۲۰۱۰ در هاییتی گرفته شده است، عکاس آن پاول هانسن است و به خاطر این عکس برنده جایزه عکاسی خبری سوئد شد.

در این عکس پیکر نوجوان پانزده ساله‌ای به نام «فابیند کریسما» دیده می‌شود. پلیس هاییتی سه گلوله به او شلیک کرده بود. جرم کریسما دزدیدن دو صندلی پلاستیکی و یک قاب عکس بود. پلیس در آن زمان برای متوقف کردن غارتگران بعد از زلزله هاییتی وارد عمل شده بود.جالب است که عکاس دیگری به نام «لوکاس اولنیک» هم به خاطر گرفتن عکس دیگری از پیکر کریسما برنده جایزه عکاسی دیگری در کانادا شده بود.

اما ناتان وبر، عکس مبتکرانه‌تری گرفته بود، عکس از عکاسانی که خوشحال از پیدا کردن یک سوژه خوب، مشغول گرفتن عکس از پیکر کریسما هستند.

عکس وبر باز هم این سؤال را مطرح کرد که گرفتن چنین عکس‌هایی تا چه حد می تواند اخلاقی باشد، عکاسی از پیکر کریسما، حتی زمانی که خانواده‌اش سر رسیدند و جنازه فرزندشان را بر دوش گرفتند، ادامه داشت.


شنبه 6 مهر 1392 ساعت 08:01  
 نظرات    
 
مجید صابر 17:51 شنبه 6 مهر 1392
0
 مجید صابر
جناب مهیاری گرامی برای یادآوری فایل ارسالی که مدتی قبل بنده نیز ارسال نموده بودم و در این سایت مورد بازدید قرار گرفته ممنونم.
a a 19:45 شنبه 6 مهر 1392
0
 a a
واقعا صحنه‌های تأثر برانگیزی بود
تشکر
مائده علیشاهی 20:17 شنبه 6 مهر 1392
0
 مائده علیشاهی
موضوع جالب و گسترده ایست..
سپاس از شما
مطلب کیانی زاد 20:22 شنبه 6 مهر 1392
0
 مطلب کیانی زاد
:(
ساسان رجایی 22:50 شنبه 6 مهر 1392
0
 ساسان رجایی
عالیه.........عکس ها فوق العاده هستن و عکاسها عالیتر
اکبر فرح بخش 09:02 یکشنبه 7 مهر 1392
0
 اکبر فرح بخش
تلافی اون تصاویر خنده دار
قنبر انگورج غفاری 21:25 آدینه 12 مهر 1392
0
 قنبر انگورج غفاری
نمیدانم بر این عکسها چه بنویسم