www.iiiWe.com » این متن توهین به کسی نیست

 صفحه شخصی رضا مهیاری   
 
نام و نام خانوادگی: رضا مهیاری
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: ارشد
شغل:  مهندس ناظر
شماره نظام مهندسی:  103016044
تاریخ عضویت:  1389/03/13
 روزنوشت ها    
 

 این متن توهین به کسی نیست بخش عمومی

27

این متن توهین به کسی نیست سیاسی هم نیست فقط بیانگر بیماری فرهنگی است .... برای هم بفرستیم و فکر کنیم شاید این فکر کردن مقدمه تغییر باشد.
به امید آن روز
عزیزان کسی که این مطالب را نوشته است شاید خود نیز دچار این مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتی داریم.. بپذیریم اگر شرایط کنونی ایران اینگونه است همه دلیلش مدیران و بالا سری های ما نیستند و نقش اصلی را خودمان در این جایگاه ایفا می کنیم.
چرا مثلا اگر هر کدام از ما فقط برای یک ماه به خارج از کشور برویم (برای مثال به سوئد!!!) رفتارمان تغییر می کند ؟ خوب می شویم . با جنبه می شویم ! فکرو نگاهمان عوض می شود و بدون رو در بایستی بگویم : آدم می شویم!( هر چند برای 1 ماه!!!!)
بپذیریم ایران می تواند همچون گذشته بهترین باشد. ایران و ایرانی لیاقت این بهترین بودن را دارد.
بپذیریم برای اینکه ایران خوب شود باید بهترین باشیم.

وضعیت فعلی جامعه ما اینگونه است میشود که اینطور نباشد اگر:
قطعا این متن بسیار ناقص است و این متن بسیار مفصل تر از این میبایست باشد. نظر شما چیست؟ شما هم بندی به این موارد اضافه کنید و نظر خود را اینجا وارد کنید.

رانندگی مان بیشتر رو کم کنی است تا رسیدن به مقصد ... وای بر ما

رعایت نوبت در صف به معنی بی عرضه بودن است. وای بر ما

برخورد و نگرش مان نسبت به جنس مخالف ،نگاه تسخیری است . اگر تسخیر نکنیم یعنی مغلوب شده ایم!!!!وای بر ما

در برخی مناطق کشورمان برای حفظ خواهر و ناموس او را میکشیم تا حفظ شود... وای بر ما


هنگام حرف همه ما مرد سیاست هستیم و از نظر خود بالاترین تحلیل های سیاسی را داریم و در صحنه عمل همه ما بی تقصیر و بی ربط... وای بر ما

ادعای خونگرمترین انسانهای روی زمین را داریم و دلمان برای سر در اوردن و افشای اسرار زندگی خصوصی افراد ضعف میرود... وای بر ما

اگر در خودرو نشسته ایم و پوست میوه را توی خیابان نریزیم احمق خطابمان میکنند... وای بر ما

اگر تصادف مختصری اتفاق بیفتد و کسی هم مصدوم نشده باشد با جدال و نزاع یکی را مجروح میکنیم در این حالت استفاده از چاقو رایج است ،... وای بر ما

اگر دو نفر در حال نزاع و کشتن همدیگر در خیابان هستند ان را به عنوان یک موقعیت عالی برای فیلم گرفتن میدانیم.(به جای کشاندن پای پلیس مسوولیت شناس به صحنه و جلوگیری از قتل... در این مورد چیزای دیگری هم میشود گفت که گفتن آن جرات میخواهد) ... وای بر ما

در جایی که نوشتن دو خط نامه میتواند مشکل مان را حل کند حاضریم 2 ساعت حرف بزنیم و وقت طرف مقابل را بگیریم و اخر سر هم فایده نداشته باشد... وای بر ما

یکی از زیباترین نژاد های دنیا هستیم اما: بیشترین عمل زیبایی, بیشترین مصرف مواد ارایشی , بیشترین سماجت در تقلید مد لباس,بیشترین افسردگی ,بیشترین مصرف داروهای پوستی بیشترین امار طلاق واقعی و عاطفی, زشت ترین سیمای شهری, بدترین پوشش لباس, بدترین و بیشترین و .... در نیا را داریم... وای بر ما

انجام تعهد ,پرهیز از دروغ,تهمت,احترام حقوق دیگران ,ازمهمترین دستورات دین رسمی کشور است واین امور از بی اهمیت ترین اخلاقیات جامعه. و برخی افرادی که خود را پایبند به این دین معرفی میکنند بی تعهدترین افرادند ، ... وای بر ما


امروز به یکی درود میفرستیم و بر یکی مرگ میگوییم و فردا به همان فرد مرگ میگوییم و به دیگری درود.... وای بر ما

هرچه بیشتر به مقدساتمان و عزیزانمان قسم میخوریم دروغگوترین هستیم... وای بر ما

خدا نکن چیزی در جامعه مان بورس شود همه بدون تفکر دنبال ان میرویم یه روز ریختن به خیابان ها یه روز رفتن به خارج و یه روز مهاجرت فلان کشور و شاید روز دیگر برگشتن به کشور. ... وای بر ما
بدرفتارین جوامع در در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه هستیم... وای بر ما

از عدم رعایت نظافت شخصیتان ،... وای بر ما

ازگفتن و شنیدن جوکهای قومیتی لذت میبریم... وای بر ما

500 سال است که به جز بی تدبیری چیزی ندایرم و به گذشته 2500 ساله مان مینازیم... وای بر ما ،


پول نداریم نان بخوریم و ماشین گران قیمت قسطی میخریم تا پز دهیم. ... وای بر ما


...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است... ... وای بر ما

تصمیم خود را بگیریم و با این نامه تغییر را شروع کنیم. ... وای بر ما

قبول کنیم که هر ماجرایی از اتفاقی کوچک شروع میشود.همانگونه که آتش یک خرمن از یک جرقه کوچک
بیاییم تغییرات را از خودمان شروع کنیم تا این تغییرات کوچک خانواده و محله و جامعه مان تغییر یابد و اصلاح شود.

اما کارهایی که اگر انجام دهیم میتوانیم تغییر را شروع کنیم.
قطعا این متن بسیار ناقص است و این متن بسیار مفصل تر از این میبایست باشد. نظر شما چیست؟
اول : : دین و مذهب راهی برای نزدیکی به خدا ست نه ابزاری برای کسب و کار
دوم : قبل از پرتاب فحش به بیرون ، دهانمان را ببندیم و تا بیست بشمریم.بخصوص وقتی توی خیابان و جلوی دیگران هستیم.
چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند … حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی!
پنجم : هنگام رانندگی به جای توجه به فاصله ی خالی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف خیابان و به رعایت فاصله با خودروی جلو توجه کنیم .
ششم : اگر کارمند اداره ای هستیم باور داشته باشیم که فقط کارمند یا مسوول هستیم نه اینکه پست مان محلی برای سوء استفاده های شخصی و فامیلی و گروهی
هفتم : بفهمیم که زرنگی ضایع کردن حق دیگران نیست بلکه با رعایت حقوق دیگران رسیدن به حقوق خودمان است .
هشتم : بفهمیم که اگر صاحب یک بوتیک هستیم شغل ما بوتیک دار است یا اگر راننده تاکسی هستیم شغل ما راننده است .
نهم : برای گرم نگه داشتن یک جکع صمیمی دوستانه راههای دیگری هم برای شادی و خندیدن به جز تمسخر و غیبت و تهمت زدن به دیگران وجود دارد
دهم : مردها تمرین کنند که رد عبور زنی را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرین کنند که جواب سلام مردان را با خونسردی و لبخند بدهند
یازدهم : شبی یک ساعت به عملکرد آنروزمان بیاندیشیم .
دوازدهم : موسیقی خودرو برای شنیدن سرنشینان آن است قرار نیست که تمام عابرین خیابان اهنگ خودروی مان را بشنوند.
سیزدهم: به نمایشگاه کتاب اگر می رویم برای (کتاب) برویم.به خیابان فرشته می رویم برای (عبور) از خیابان فرشته باشد.و در کل به هر قبرستانی می رویم برای خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم : این آخری از همه سختتر است و اینکه دروغ نگوییم . همانطور که فکر می کنیم عمل کنیم . فراموش نکنیم ریا که اکنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع یک بیماری اجتماعی است.

__,_._,___

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:47  
 نظرات    
 
حمید رضا شجاعی 21:10 شنبه 16 مهر 1390
9
 حمید رضا شجاعی
آقا ممنون از شما برای ارائه این مطلب و ممنون از اونها برای انتشار این مطلب.
کیوان کاوه 21:17 شنبه 16 مهر 1390
8
 کیوان کاوه
واقعا وای بر ما
به قول دکتر ندوشن همه چیز به انسان باز می گردد
اگر در طبقات بالایی هرم جامعه اشکالاتی را مشاهده می کنیم فراموش نکنیم این افراد میانگین شعور و خرد جامعه ما هستند .
مهدی فولادگر 21:28 شنبه 16 مهر 1390
8
 مهدی فولادگر
یعنی روزی درست میشه ؟

چه موقع میشه ؟

آخ اگه بشه چی میشه !
م خلیلی 23:11 شنبه 16 مهر 1390
9
 م خلیلی
ممنون که حرف دل خیلی ها رو زدید...با اجازتون منم اضافه می کنم که یاد بگیریم به هم اعتماد کنیم. به خصوص اگر می دونیم طرف مقابلمون کارشناس در موضوعی خاص است. حتما با منی که در آن بحث تخصص ندارم بیشتر و بهتر نظر میدهد و قصد دشمنی با من را ندارد..........و یاد بگیریم رابطه ها بر ضابطه ها غالب نشوند.
حسن ابراهیمی 04:25 یکشنبه 17 مهر 1390
5
 حسن  ابراهیمی
با سلام

جناب آقای مهیاری من با اکثر موضوعاتی که مطرح فرمودید با شما موافقم ، اما در بعضی جاها با شما موافقتی ندارم ، درسته که هر کدام از ما باید بصورت انفرادی بر رفتارهای شخصی خود کنترل داشته باشیم و قظره قطره جمع شویم و وانگهی دریا شویم ، درسته که خیلی ها هم بر رفتارهای شخصی خودشان کنترلی ندارند و نتیجه این میشود که شخصی این انگیزه را پیدا کند و با دیدن چنین موضوعات و سوژه هایی دست به نوشتن چنین مطالبی بزند ، اما باید در اینجا بگویم که همه ما ایرانی ها این چنین نیستیم و خیلی از هموطنان ما هستند که آنقدر با شخصیت و فهمیده هستند که اصلا نباید آنها را در این گروه قرار داد چون وقتی میگوئیم ما ایرانی ها این چنین هستیم یعنی تمام جمعیت ایران اینگونه ایم ،

حالا میخواهم بپرسم که آیا فقط ایران اینگونه است و در بقیه کشورهای جهان کسی بد رانندگی نمیکند ؟ کسی به ناموس دیگران با چشم بد نمی نگرد ؟ کسی به کسی فحش نمیدهد ؟ و کسی ................ ؟؟؟

از قدیم گفتن آدم بد و خوب همه جا پیدا میشه ، با این تعبیر قدیمیها پس نباید اگر رفتیم فلان شهری برای مسافرت و با کسانی که برخورد کردیم و رفتار نامناسبی از آنها دیدیم بگیم : " اهل شهر فلان اینطوریند و آنطوریند " این برداشت کاملا اشتباهه ، چون ما هنوز با مردم خوب آن شهر برخوردی نداشتیم .

اگر مسائلی مثل آرایش و پوشش لباسهایی که مد روز هستند را بد می دانیم ، باید بگم در همه جای دنیا همیشه مد روز چه بطور محلی و چه بطور کشوری و یا جهانی از گذشته مرسوم بوده حتی در ایران هم در چند دهه قبل مدهایی مرسوم بود که جوانان خود را آن تیپی میکردند و هنوز هم این مد روز ادامه پیدا کرده و امروزه به این شکل درآمده ، اگر ما از این مد خوشمون نمیاد می تونیم با دلایلی منطقی هم خودمون از این مد استفاده نکنیم و هم دوستان و هم فرزندان خودمون رو آگاه کنیم و بهشون بگیم که این مد چرا اشتباهه و ازشون درخواست کنیم که این مد رو استفاده نکنند ، ولی اگر با حرفمون مخالفت کردند ما باید به خواسته شون احترام بگذاریم نه اینکه اجبار به خرج بدیم ، چون با این کارمون اونها رو از خودمون دور می کنیم .

همینطور میشه برای بند بند مطالب این روزنوشت بطور مفصل و جداگانه درموردشون صحبت کرد و مورد مطالعه قرار بگیرند ، نباید بطور کلی بگیم چون در ایران چنین چیزهایی دیده شده پس همه ایرانیها اینطوریند ، و از بقیه درخواست کنیم که شما هم موضوعی به موضوعات این روزنوشت اضافه کنید تا این روزنوشت تکمیلتر بشه ، یعنی با چنین درخواستی ما قبول کردیم که ما ایرانیها دارای نگرشی این چنینی به هموطنان خود هستیم و همه را یکی میدانیم و همه را در یک گروه قرار داده ایم و پذیرفتیم که اینگونه ایم حتی دریغ از یک واژه ی بلانسبت.

مثلا در مورد دروغ و ریا هم اشاره شد ، آیا تمام جمعیت ایران دروغگو و ریاکار هستند ؟ یعنی همین الان من با نوشتن این نظر دارم به آقای مهیاری دروغ میگم چون یک ایرانی هستم !!! مسلما که اینطور نیست.

این مسائل باید ریشه یابی بشه .

قرار نیست ما برویم به سوئد و آدم بشویم ، ما در ایران هستیم و آدم هستیم .

جناب مهیاری حرفها زیاد هستند و تمامی ندارند ، در همینجا از شما تشکر میکنم و کلامم را مقطوع
امیراصغر سمیعی اصفهانی 07:48 یکشنبه 17 مهر 1390
7
 امیراصغر سمیعی اصفهانی
متن بسیار زیبایی است و مسلما مقصر اصلی ما هستیم که فراموش کرده ایم زیبا زندگی کردن را و بلد نیستم بزرگان قوم را درست انتخاب کنیم همواره دنبال ناجی میگردیم و منتظریم شاید دیگری بیاید و ما را نجات دهد در حالی که خودمان بایستی ناجی خودمان باشیم و باید قبول کرد که رفتار آنهایی که بالا نشسته اند بر ما تاثیر میگذارد دوستی میگفت آنتن ماشین مرا دزدیده بودند به دنبال آن میگشتم رهگذری گفت دنبال چه میگردی گفتم آنتن ماشینم نیست او گفت خوب تو هم از ماشین کناری باز کن !!!!!!!!!!!!!
نازنین دانشمند 08:39 یکشنبه 17 مهر 1390
6
 نازنین  دانشمند
والا چی بگم
رضا مهیاری 12:40 یکشنبه 17 مهر 1390
8
 رضا مهیاری
جناب آقای ابراهیمی عزیز
ممنون از اینکه وقت گذاشتید. با اینکه این مطلب نوشته من نیست و از جای دیگه برای سایت فوروارد کردم ولی بدلیل اینکه مطالبش مورد پسند خودم بود انتخابش کردم.
اما در مورد اینکه فرمودید همه ما ایرانی ها اینجوری نیستیم باید عرض کنم که هیچ قاعده، اسلوب، روش و عرفی رو نمیشه مثال زد که عمومیت داشته باشه. حرف بر سر غالب رفتارهاست و قبول بفرمایید که غالب ما ایرانیها چنین رفتارهایی داریم. بنده سفرهای خارج از کشور زیاد نرفتم ولی همون چندباری که رفتم میتونم بگم که رفتارهای زشت هم توی اون کشورها میشه دید ولی به من و شما چه مربوطه که اونها چه رفتارهای بدی دارند اما بدونید این قبیل رفتارهایی که اشاره کردم اونجا خیلی خیلی کم بود و شاید اصلا نبود. من یک بار به یکی از این کشورهای نیمچه اروپایی رفتم خدا میدونه که دونفر با هم به اصطلاح دعواشون شده بود من که زبونشون رو نمیفهمیدم ولی معلوم بود دعوا شدیده ولی واضح بود که فحش توش نیست. اصلا نیازی به جدا کردنشون نبود. وقتی ما بهشون نزدیک شدیم دعوارو قطع کردند و وقتی دور شدیم دوباره صداشون میومد. بخدا همه جور لباسی بر تن زنها بود از لباس کاملا پوشیده تا لباس کاملا باز و تنها کسانی که بهشون نگاه میکرد من بودم و دوستم که اونهم با چشم غره همسرانمون کنترل میشد. مد در ذات خودش بد نیست ولی مدگرایی یک آفته والا من خارج از ایران مدهای افراطی و نامانوس با پوشش عمومی ندیدم. به قول شما حرف زیاده ولی در یک جمله دوباره عرض میکنم که بد بودن دیگران هیچ دخلی به حال من و توی ایرانی نداره حتی اگه همین رفتارها توی همه دنیا مرسوم باشه بازم دلیل نمیشه که نادیده بگیریم ئ انجامشون بدیم
امیر عید 13:29 یکشنبه 17 مهر 1390
9
 امیر عید
من در ادامه این نوشتار قسمت کوتاهی از مقاله دکتر ندوشن رو با عنوان <با فرهنگ و بی فرهنگ> اضافه می کنم :
خاصه امروز که اجتماع ها به صورت فشرده ای درآمده، جامعه بیشتر از پیش محتاج آن است که بر فرهنگ مبتنی گردد. تماس بیشتر بین مردم، مستلزم گذشت بیشتر است و این گذشت باید از تفاهم سرچشمه بگیرد، نه از الزام!
برای آنکه فرهنگ پدید آید، باید ادب همراه با آگاهی گردد و آگاهی همراه با ادب. همانگونه که دانش بدون ادب ممکن است حکم <دزدی با چراغ> بیاید، ادب بدون آگاهی نیز به <حرکت واکنشی> شبیه می شود،مثل ادب پیشخدمت ها، که به اقتضای شغل یا بر حسب اجبار ایجاد شده و به صورت عادی درآمده.
حسن ابراهیمی 15:38 یکشنبه 17 مهر 1390
7
 حسن  ابراهیمی
با سلام خدمت آقای مهیاری عزیز ، بله من هم نظرم همینه که بد بودن دیگران هیچ دخلی به ما نداره ، به قول حافظ بزرگ که میگه :

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

اگر این رفتارها در همه ی دنیا هم مرسوم باشه ما نباید انجامشون بدیم ، بازهم درسته این فرمایش شما ، اما توضیحاتی که در متن اومده مثل آتشی است که تر و خشک رو با هم سوزونده ، من در نظر قبلیم فقط خواستم عرض کنم این بندهای تعریف شده در متن بصورت فراگیر شامل حال همه ی افراد نمیشه و خیلی ها از این قاعده مستثنی هستند.

نویسنده میگه : " این متن توهین به کسی نیست " ، اما از اون طرف یک متنی می نویسه که مخاطبانش بطور کل همه ی ما ایرانی ها هستیم و با مثالی از مسافرت به سوئد داره میگه اگر بریم اونجا طبق قوانین اونجا رفتار میکنیم و برای مدت زمانی محدودی هم که شده می تونیم آدم بودن را تجربه کنیم .

و اینکه گفتم آیا در کشورهای دیگه کسی بد رانندگی نمیکنه یا فحش نمیده ، برای این بود که به دید نویسنده در کشور ما مردم (طبق بندهای آمده در متن) اینگونه رفتارهایی را دارند.


ما مازندرانی ها به گویش محلی خودمون ضرب المثلی داریم که میگه :
" سر زنه اشکنه ، کشه ر آقوز کنه "

یعنی : شخصی سر مخاطبش رو می شکنه و برای دلجویی کردن و به دست آوردن دلش توی بغلش گردو می ریزه ، نه به اون شکستن سر و نه به اون لطف و محبتی که در حقش میخواد انجام بده ،

اگر نویسنده قصد بر تغییر داشت من فکر میکنم باید یک مرز و حد فاصلی بین خوب و بد قائل میشد و همه ی افراد جامعه رو مخاطب قرار نمیداد ، حتما دوستان روزنوشت نوشابه هایی با طعم مرگ را مطالعه فرمودند ، در این روزنوشت هم اتفاقی شرح داده شد که شامل حال برخی از هموطنان بود نه شامل همه ی کسانی که در صحنه حضور داشتند ،

همانطور که فرمودید هیچ قاعده، اسلوب، روش و عرفی رو نمیشه مثال زد که عمومیت داشته باشه ، پس اینو هم باید بپذیریم که نمیشه بطور کلی همه ی افراد جامعه رو مخاطبین بندهای آمده در متن بدونیم ، چرا که هر گلی برای خودش یک بویی داره.

با تشکر از شما جناب آقای مهیاری ، ببخشید زیاد حرف زدم ، موفق باشید
مرجان فرقانی 14:39 دوشنبه 18 مهر 1390
6
 مرجان فرقانی
با تشکر از متن خوبتون.عین حقیقت است.متاسفانه حقیقت هم تلخ است.
رضا مهیاری 14:58 دوشنبه 18 مهر 1390
5
 رضا مهیاری
جناب آقای ابراهیمی عزیز
شما یه عنوان طراحی کنید میذاریم بالای روزنوشت.
اگه کسی رو میشناسی که هیچیک از بندهای این روزنوشت شامل حالش نمیشه بهش سلام ویژه برسون بگو مهیاری گفت من خاک پای شما هم نیستم.
گفتند گشته ایم ما یافت می نشود
حمید رستمی 01:32 آدینه 22 مهر 1390
2
 حمید رستمی
بیائید هم اکنون و از خودمان شرع کنیم
و
ایمان داریم
که میشه......................................