زنی که یک کودکش را داد و ۸۰ کودک گرفت !!! + عکس
به گزارش تکناز یانپینگ در یک خانه ۴۰ متری با در آمدی ناچیز، مادر ۸۰ کودکی است که برخی از آن ها معلولیت ذهنی و فیزیکی دارند، ۸۰ کودکی که طی ۲۲ سال آن ها را به فرزند خواندگی قبول کرده؛ یانپینگ که ۴۹ سال بیشتر ندارد و در چین زندگی می کند حالا شهرتی جهانی پیدا کرده، مردم به او لقب “بزرگترین مادر دنیا” را داده اند و الحق که شایستگی این عنوان را دارد.اما داستان او بر می گردد به سال ۱۹۸۹ زمانی که یانپینگ اولین کودکش را به دنیا آورد، درست در همین زمان بود که کودکی بی سرپرست جلوی منزل او و شوهرش گذاشته شد، آن ها پس از بررسی کودک فهمیدن او دچار ناهنجاری هایی هست ولی چه می شد کرد یتیم خانه ای در آن منطقه وجود نداشت پدر و مادر کودک هم گویا از فقر یا از سر ناچاری کودک را پیش زنی فرستاده بودن که تازه فارغ شده. یانپینگ و شوهرش با این که وضع خوبی نداشتند عهده دار کودک شدند اما چندی نگذشت که وضعیت مالی آن ها خراب تر هم شد از طرفی کودک معلول هم روز به روز مریض تر می شد پس یانپینگ و شوهرش مجبور شدند تصمیمی بزرگ بگیرند.
در حالی که دکتران از کودک مریض قطع امید کرده بودند آنها تصمیم گرفتند فرزند حقیقی و سالمشان را به یک خانواده ثروتمند بفروشند تا بتوانند بیشتر از کودک سر راهی مراقبت کنند، تصمیمی که گرفتنش شاید سخترین کار دنیا باشد، به راستی چند نفر در دنیا قادرند چنین ایثاری بکنند؟
زلزله ژاپن و راکتورفوکوشیما را به یاد دارید؟ آن ۵۰ نفر را به یاد دارید، ۵۰ نفری که علیرغم خطر مرگ برای کنترل راکتور باقی مانده اند ۵۰ نفری که مردم ژاپن لقب “سامورایی” را به آن ها داده اند.
این گروه کوچک مهندسین و تکنسین ها بصورت قهرمانان ملی ژاپن در آمداند. به آنها “کامی کازی” و سامورایی گفته می شود. آنها در معرض تشعشعات بسیار قوی رادیو اکتیو بودند و بدون شک بسیاری از پیامد آن جان خواهند سپرد.
جایشان را هر پانزده دقیقه عوض می کردند که از تشعشع نسوزند. پنجاه نفر داوطلبانه برای کنترل راکتور در مرکز ماندند. بیست نفر دیگر علیرغم خطر مرگ به آنها پیوستند تا راکتور را از کار بیندازند. امروز در ژاپن همه می دانند که اگر از بروز فاجعه ای عظیم جلوگیری شده، بخاطر فداکاری مردانی بوده که هویتشان اعلام نشده است.
گفته شده در میان آن ها مردی ۵۹ ساله بوده که هجده ماه بعد بازنشسته می شده، دختر او پیامی تکان دهنده در سایتی که به قربانیان زمین لرزه اختصاص یافته، منتشر کرده است. او گفته: “حالا دیگه وقتی پرسیدن دلیل پیشرفت یک کشور چیه نگید هوش و ذکاوت، فرهنگ قدیمی و… بگید تعهد و از خودگذشتگی، بگید فرهنگ بالا، فرهنگی که توش سامورایی ها افسانه نیست بلکه واقعیته“.
موارد بالا را به این دلیل گفتم که بدانیم چقدر در کشورمان که از این همه تمدنش دم می زنیم جای آمنه بهرامی ها خالیست، جای تمدنی خالیست که آیندگان به آن افتخار کنند.
بگذریم! بسیاری از تصمیم یانپینگ شگفت زده شدند و این زن روستایش را به باد انتقاد گرفتند و بسیاری این فداکاری اش را تحسین کردند.
خانم یانپینگ تا ۷ سال پیش که شوهرش بر اثر حادثه ای در گذشت ۱۳ کودک را به فرزندی قبول کرده بود. پس از مرگ شوهر بسیاری از کارهایی که قبلا به کمک او انجام می شد مثل حمام کودکان، غذا دادن، توالت و … با مشکل مواجه شد ولی همسایگان به کمک خانم یانپینگ آمدند. کم کم او مشهور شد و برخی مقامات به وی کمک هایی کردند و او توانست با حداقل امکانات و پول، سرپرستی ۸۰ کودک بی سرپرست را قبول کند.
خانه ۴۰ متری او فقط یک تلویزیون ۲۹ اینچی و یک یخچال فریزر دارد ولی در عوض پر است از محبت، انسانیت و عشق. او می تواند در ماه فقط به اندازه ۳ دلار گوشت برای این خانواده بزرگ تهیه کند ولی در عوض به اندازه ۳ میلیارد انسان شاد است.
خانم یانپینگ می گوید: “با ارزش ترین چیز هایی که در زندگی دارم کودکانم هستند و تمام سعیم را خواهم کرد تا همه آن ها را به کالج بفرستم تا مدارج عالیه را طی کنند”.
شما هم افرادی از این قبیل را می شناسید؟ معرفیشان کنید تا به همگان بشناسانیمشان.
در دنیا هیچ چیزی به اندازه آموختن برای ساختن یک زندگی انسانی اهمیت ندارد و این آموزش از هر قوم و ملیتی میتواند باشد.
انتشار این مطالب شاید بتواند به اندازه ذره ای ناچیز در ترویج گزینه های مثبت رفتار عمومی و فرهنگ سازی موثر باشد.
>