صفحه شخصی رضا مهیاری   
 
نام و نام خانوادگی: رضا مهیاری
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: ارشد
شغل:  مهندس ناظر
شماره نظام مهندسی:  103016044
تاریخ عضویت:  1389/03/13
 روزنوشت ها    
 

 کلماتت را خوب انتخاب کن بخش عمومی

6

روزی خانمی سخنی را بر زبان آورد که مورد رنجش خاطر بهترین دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشیمان شده و بدنبال راه چاره ای گشت که بتواند دل دوستش را بدست آورده و کدورت حاصله را برطرف کند .
او در تلاش خود برای جبران آن ، نزد پیرزن خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا ،‌ از وی مشورت خواست . پیرزن با دقت و حوصله فراوان به گفته های آن خانم گوش داد و پس از مدتی اندیشه ، چنین گفت : " تو برای جبران سخنانت لازمست که دو کار انجام دهی و اولین آن فوق العاده سختتر از دومیست . "
خانم جوان با شوق فراوان از او خواست که راه حلها را برایش شرح دهد .
پیرزن خردمند ادامه داد : " امشب بهترین بالش پری را که داری ، ‌برداشته و سوراخ کوچکی در آن ایجاد میکنی ،‌ سپس از خانه بیرون آمده و شروع به قدم زدن در کوچه و محلات اطراف خانه ات میکنی و در آستانه درب منازل هر یک از همسایگان و دوستان و بستگانت که رسیدی ،‌ یک عدد پر از داخل بالش درآورده و به آرامی آنجا قرار میدهی . بایستی دقت کنی که این کار را تا قبل از طلوع آفتاب فردا صبح تمام کرده و نزد من برگردی تا دومین مرحله را توضیح دهم "
خانم جوان بسرعت به سمت خانه اش شتافت و پس از اتمام کارهای روزمره خانه ، شب هنگام شروع به انجام کار طاقت فرسائی کرد که آن پیرزن پیشنهاد نموده بود . او با رنج و زحمت فراوان و در دل تاریکی شهر و در هوای سرد و سوزناکی که انگشتانش از فرط آن ، یخ زده بودند ، توانست کارش را به انجام رسانده و درست هنگام طلوع آفتاب به نزد آن پیرزن خردمند بازگشت
خانم جوان با اینکه بشدت احساس خستگی میکرد ، اما آسوده خاطر شده بود که تلاشش به نتیجه رسیده و با خشنودی گفت :‌ " بالش کاملا خالی شده است "
پیرزن پاسخ داد : " حال برای انجام مرحله دوم ، بازگرد و بالش خود را مجددا از آن پرها ،‌ پر کن ، تا همه چیز به حالت اولش برگردد ! "
خانم جوان با سرآسیمگی گفت : " اما میدونی این امر کاملا غیر ممکنه ! اینک باد بیشتر آن پرها را از محلی که قرارشان داده ام ،‌ پراکنده است ، ‌قطعا هرچقدر هم تلاش کنم ، ‌دوباره همه چیز مثل اول نخواهد شد ! "‌
پیرزن با کلامی تامل برانگیز گفت : " کاملا درسته ! هرگز فراموش نکن کلماتی که بکار میبری همچون پرهائیست که در مسیر باد قرار میگیرند . آگاه باش که فارغ از میزان صممیت و صداقت گفتارت ، دیگر آن سخنان به دهان بازنخواهند گشت ، بنابراین در حضور کسانی که به آنها عشق میورزی ،‌ کلماتت را خوب انتخاب کن "

یکشنبه 23 خرداد 1389 ساعت 08:26  
 نظرات