صفحه شخصی رضا مهیاری   
 
نام و نام خانوادگی: رضا مهیاری
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: ارشد
شغل:  مهندس ناظر
شماره نظام مهندسی:  103016044
تاریخ عضویت:  1389/03/13
 روزنوشت ها    
 

 دکتر شیخ بخش عمومی

16
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)


دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.

دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟

و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.

او گفت:

دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

خاطراتی از دکتر شیخ

- نقل از یک سبزی فروش :ابتدا که دکتر در محله سرشور مطب بازکرده بود و من هنوز ایشان را نمی شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من می آمد و قیمت سبزیها را یادداشت می کرد اما خرید نمی کرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با کمی پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسی که هر روز می آیی و وقت مرا می گیری ؟ وی گفت : خیر، من دکتر شیخ هستم و قیمت سبزیجات را برای آن می پرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران خودم تجویز کنم .

- از دکتر حسین خدیوجم نقل است :روزی در مطب دکتر بودم و او برای بیمارانش آب پاچه تجویز می کرد. از ایشان پرسیدم چرا بجای سوپ جوجه ، آب پاچه تجویز می کنید ؟ ایشان گفتند : چون برای جبران ضعف بدن بیمار مانند سوپ جوجه موثر است و مهمتر آنکه پاچه گوسفند ارزان است .

- روزی در اواخر عمر که دکتر در بستر بیماری بود و همانجا هم بیمار می دید، یکی از فرزندان وی به ایشان پیشنهاد کرد حداقل ویزیت را 5 تومان کنید ، دکتر در جواب گفت : عزیزم من یا دیوانه ام یا پیغمبرم ، اگر دیوانه ام که با دیوانه کاری نمی توانید بکنید و اگر پیغمبرم بیخود می کنید به پیغمبر خدا دستور می دهید .

- روزی مردی از دکتر سئوال می کند: شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتور سیکلت استفاده می کنید؟ دکتر در جواب می گوید :منزل مریضهایی که من به عیادتشان می روم آنقدر پیچ در پیچ است و کوچه های تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمی تواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم .

و آری این اوج عزت انسانی است ، طوری زندگی کند که حتی نام خود را هم به فراموشی بسپارد و بحدی در خدمت مردم و البته برای رضای خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت کارش آشکار گردد. دکتر شیخ بیش از اینکه دکتر باشد معلمی بود که اخلاق همراه با مهربانی و صفا را به شاگردان و مریدان مکتبش آموزش داد.

شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 09:12  
 نظرات    
 
علیرضا احمدی 17:34 شنبه 24 اردیبهشت 1390
7
 علیرضا احمدی
tnx
یحیی بهمنی 22:23 شنبه 24 اردیبهشت 1390
5
 یحیی  بهمنی
خدا بیامرزدش. انسان عجیب و نامداریه.
من چون تو مشهدم،وصف اونو از همه میشنوم.
نازنین دانشمند 08:38 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390
3
 نازنین  دانشمند
عالی بود
رسول والی 09:32 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390
7
 رسول والی
درود بر شما و این دکتر نازنین. مطلب فوق العاده ای بود. ای کاش همه دکتر ها مخصوصا دکترهای زنان درس بگیرند و فقط به فکر منافع مادی خودشان نباشند.
بهروز شیربان 12:22 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390
8
 بهروز شیربان
هنوز هم همچین افرادی در همه مشاغل هستند اما تعدادشان کم، امیدواریم هر کدام از ما هم بتونیم تا حد امکان چنین قدم هایی برداریم.
جواد عزیزی اجیرلو 13:26 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390
7
 جواد عزیزی اجیرلو
بزرگی هم حد و اندازه ندارد
این خود انسان است که برای خود قالب و اندازه میتراشد
حال خواست بزرگ میتراشد که اندازه ندارد
خواست بقدری کوچک میتراشد که خودش هم در آن جا نمی گیرد
مهدی نوروزی 21:14 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390
6
 مهدی نوروزی
وافعا انسان عجیبی بود،البته پسرش هم که از اساتید و مهندسان بزرگ در رشته عمران است نیز مانند پدرش است.پسر دکر شیخ در دانشکده فنی مشهد از اساتید بزرگ عمران است ومشغول به ندریس است و من نیز از محضر ایشان استفاده کرده ام.
بابک کریمیان 10:34 سه شنبه 27 اردیبهشت 1390
5
 بابک کریمیان
واقعا انسان بزرگواری بوده . من با وجود اینکه فرسنگها دور از مشهد زندگی می کنم (خوزستان) اما تعریفش را از یکی از دوستانم که مدتی در محله ایشان زندگی کرده شنیده ام. خداوند رحمتش کند
حامد مستقیمی 09:37 شنبه 7 خرداد 1390
6
 حامد مستقیمی
درواقع اوبابدست آوردن دل بندگان دل محبوب خود رابدست آورده است.
خدایش بیامرزاد.